مهدی عبداله پور؛ غلامرضا کاظمیان؛ رضا واعظی؛ حسین اصلی پور
چکیده
امروزه مناطق آزاد تجاری صنعتی بهعنوان یکی از پایههای اصلی اقتصادی، سهم مهمی از اقتصاد کشورهای پیشرفته و درحالتوسعه را به خود اختصاص دادهاند. اما مناطق آزاد در کشور ما باوجود موقعیت ژئوپلیتیکی خاص و ظرفیتهای سرشار سرزمینی، انسانی و طبیعی نتوانستهاند اهداف پیشبینیشده در قانون تشکیل و اداره این مناطق را محقق نمایند. باتوجهبه ...
بیشتر
امروزه مناطق آزاد تجاری صنعتی بهعنوان یکی از پایههای اصلی اقتصادی، سهم مهمی از اقتصاد کشورهای پیشرفته و درحالتوسعه را به خود اختصاص دادهاند. اما مناطق آزاد در کشور ما باوجود موقعیت ژئوپلیتیکی خاص و ظرفیتهای سرشار سرزمینی، انسانی و طبیعی نتوانستهاند اهداف پیشبینیشده در قانون تشکیل و اداره این مناطق را محقق نمایند. باتوجهبه اینکه الگوی اداره و قوانین و مقررات حاکم بر مناطق آزاد یکی از اصلیترین عوامل مؤثر بر عملکرد این مناطق است، در پژوهش حاضر به شناخت ابعاد و مؤلفههای حکمروایی مناطق آزاد تجاری صنعتی با رویکرد تحلیل مضمون قیاسی (پیشینه محور) بر مبنای نظریه حکمروایی خوب و سطحبندی آنها با مدلسازی ساختاری تفسیری پرداختهشده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در بنیادیترین سطح این مدل (سطح چهارم)، مؤلفههایی مانند شفافیت، برابری و همهشمولی و مشارکت قرار دارند. این مؤلفهها بهمثابه سنگ بنای مدل عمل کرده و میتوانند نقطه شروعی مناسب برای ارتقای سطح حکمروایی در مناطق آزاد باشند.
هادی خان محمدی؛ لیلا شمس
چکیده
یادگیری مسئله محور یک رویکرد آموزشی است که دانش و مهارتهای دانشپژوهان را تقویت میکند. در این رویکرد، دانشجویان در مواجهه با مسائل و وظایف واقعی، مجبور به تفکر انتقادی، حل مسئله، همکاری و خلاقیت میشوند. اهمیت یادگیری مسئله محور به دلایلی چون تقویت تفکر انتقادی، افزایش مهارتهای عملی، بهکارگیری دانش نظری در زمینههای مختلف ...
بیشتر
یادگیری مسئله محور یک رویکرد آموزشی است که دانش و مهارتهای دانشپژوهان را تقویت میکند. در این رویکرد، دانشجویان در مواجهه با مسائل و وظایف واقعی، مجبور به تفکر انتقادی، حل مسئله، همکاری و خلاقیت میشوند. اهمیت یادگیری مسئله محور به دلایلی چون تقویت تفکر انتقادی، افزایش مهارتهای عملی، بهکارگیری دانش نظری در زمینههای مختلف عملیاتی؛ تقویت همکاری و تعامل با افراد و افزایش خلاقیت در حل مسائل و ارائه راهحلهای نوآورانه حائز اهمیت است. لذا با توجه به اهمیت این رویکرد و هدفی که دانشکدههای حکمرانی در کشورهای پیشرفته در جهت ارتقا مهارتهای دانشجویان و حکمرانان در پر کردن شکاف بین دانش نظری و تجربه عملیاتی دارند در این پژوهش با استفاده از استراتژی مطالعه تطبیقی مورد محور به بررسی دانشکدههای حکمرانی در کشورهای پیشرفته پرداخته میشود و بر این اساس شیوههای این دانشکده ها در بهکارگیری اصول یادگیری مسئله محور در تقویت مهارتهای ادراکی(مفهومی)، انسانی و فنی حکمرانان و دانشجویان بهمنظور مواجهه با مسائل عمومی تشریح میشود.
فهیمه غفرانی؛ حسین اصلی پور
چکیده
روند رو به رشد رقابت در سطح بینالمللی و همراه شدن آن با جهانیسازی تأثیرات قابل توجهی بر بازار کار داشته است. همین عوامل سبب شده تا سیاستهای اشتغال مورد بازنگری قرار گیرد و اشکال جدیدتر و منعطفتری از اشتغال ایجاد شود. برونسپاری منابع انسانی به عنوان یکی از جدیدترین شکلهای اشتغال، با فاصله گرفتن از رویکردهای استاندارد و سنتی، ...
بیشتر
روند رو به رشد رقابت در سطح بینالمللی و همراه شدن آن با جهانیسازی تأثیرات قابل توجهی بر بازار کار داشته است. همین عوامل سبب شده تا سیاستهای اشتغال مورد بازنگری قرار گیرد و اشکال جدیدتر و منعطفتری از اشتغال ایجاد شود. برونسپاری منابع انسانی به عنوان یکی از جدیدترین شکلهای اشتغال، با فاصله گرفتن از رویکردهای استاندارد و سنتی، انعطافپذیری را برای بازار کار به ارمغان آورده است.این پژوهش با استفاده از روش مطالعه تطبیقی انجام شد. جامعه مورد مطالعه کلیه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش همچون( سیاستنامههای سازمان بینالمللی کار، مقاولهنامه 181 سازمان بینالمللی کار) بود و نمونهگیری نیز به صورت هدفمند انجام گردید. جمعآوری داده به صورت اسنادی بوده است که با بهره گیری ازالگوی مطالعه تطبیقی جورج بِرِدی به مطالعه و بررسی تطبیقی برونسپاری منابع انسانی ، در ایران و کشورهای عضو اتحادیه اروپا پرداخته است. یافتههای پژوهش مبین آن است که با تطبیق وضعیت برونسپاری منابع انسانی نه تنها شکاف زیادی بین برونسپاری منابع انسانی در ایران و کشورهای عضو اتحادیه اروپا وجود دارد بلکه این سبک از اشتغال در کشور ایران در عمل از وضعیت مطلوب منحرف شده است. لذا انحراف از هدف به عنوان مهمترین مؤلفه، در کاربرد برونسپاری منابع انسانی در ایران به خوبی مشهود است. براین اساس با درک برونسپاری منابع انسانی و چالشهای آن در ایران، می-توان با بهرهگیری از اسناد بینالمللی و تجربه کشورهای موفق، شیوه صحیح پیادهسازی آن را در کشور بکارگرفت.
علی اوتارخانی؛ سمیه عالمی نیسی
چکیده
تحول دیجیتال و فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم، مدیریت بخش دولتی را دستخوش تغییرات اساسی کرده و بازتعریف شایستگیهای مدیریتی را ضروری ساخته است. این پژوهش باهدف ارزیابی شایستگیهای موردنیاز مدیران دولتی برای انطباق با این تحولات انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی محسوب میشود. جامعه آماری ...
بیشتر
تحول دیجیتال و فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم، مدیریت بخش دولتی را دستخوش تغییرات اساسی کرده و بازتعریف شایستگیهای مدیریتی را ضروری ساخته است. این پژوهش باهدف ارزیابی شایستگیهای موردنیاز مدیران دولتی برای انطباق با این تحولات انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی محسوب میشود. جامعه آماری شامل مدیران ارشد وزارت جهاد کشاورزی بود که ۱۷ نفر از آنها به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. پرسشنامهای مبتنی بر مقیاس لیکرت و بر اساس مدل شایستگیهای مدیریتی برای انقلاب صنعتی چهارم برای ارزیابی اهمیت و عملکرد چهارده شایستگی استفاده شد. دادهها با روش تحلیل اهمیت - عملکرد که از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره محسوب میشود، مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند؛ امتیازات با میانگین هندسی تجمیع، مقادیر آستانه با میانگین حسابی تعیین، و شایستگیها در ماتریس اهمیت - عملکرد جایگذاری و بر اساس موقعیتشان اولویتبندی شدند. نتایج نشان داد که ذهنیت مشارکتی، حل مسئله و تصمیمگیری و پژوهشمحوری در زمره شایستگیهایی با عملکرد مطلوب قرار دارند. در مقابل، رهبری برافکن، تجزیهوتحلیل دادهها، خودکارسازی فرایندهای رباتیک، رهبری پروژه و پایداری باوجود اهمیت بالا، عملکرد ضعیفی داشتند و نیازمند بهبود فوری بودند. همچنین، هوش کارآفرینی، هوش تجاری و معماری فناوری متصل بهعنوان حوزههایی با تخصیص بیش از حد منابع شناسایی شدند. این پژوهش بر اساس یافتههای خود، اجرای برنامههای آموزشی هدفمند، توسعه زیرساختهای تحلیلی برای تصمیمگیری دادهمحور و بازنگری در نظام ارزیابی عملکرد مدیران را بهعنوان راهکارهایی برای ارتقای شایستگیهای مدیریتی در انقلاب صنعتی چهارم در بخش دولتی پیشنهاد کرد.
حرمت اصغری؛ عباس خداپرست
چکیده
آزمایشگاه خطمشی در راستای پیوند میان جامعه و دولت با محوریت حل مسائل مربوط به خطمشی های عمومی کشور و تبدیل زمینههای تحدید و تقابل به صحنهی پیشرفت و همافزایی، تلاش دارد با پشتیبانی از حوزه های مختلف جامعه و در نقش یک ابزار هوشمند تحلیل؛ حکمرانی را از تصدیگری به نوآوری، از حمایت سنتی به حمایت هوشمند و از فناوری هراسی به مزیتگرایی ...
بیشتر
آزمایشگاه خطمشی در راستای پیوند میان جامعه و دولت با محوریت حل مسائل مربوط به خطمشی های عمومی کشور و تبدیل زمینههای تحدید و تقابل به صحنهی پیشرفت و همافزایی، تلاش دارد با پشتیبانی از حوزه های مختلف جامعه و در نقش یک ابزار هوشمند تحلیل؛ حکمرانی را از تصدیگری به نوآوری، از حمایت سنتی به حمایت هوشمند و از فناوری هراسی به مزیتگرایی دادهمحور رهنمون سازد و از این رهگذر، شیوه مواجهه دولت ها با چالشهای برآمده از فناوریهای نوظهور در عصر حاضر و ساختار شبکهای آن را، بهبود بخشد و نسبت به تحولات پیدرپی در عرصه های مختلف حساس و هشیار سازد. لذا با توجه به اهمیت الزامات راه اندازی در آزمایشگاه های خطمشی اروپا، آمریکای شمالی، آمریکای لاتین، آسیا و استرالیا که چارچوب اجرایی فرایندها را در سازماندهی آزمایشگاه مشخص می نمایند و باعث توزیع مسئله، مشارکت سازمانی، نوآوری و تسرع پاسخگویی می گردند؛ در این پژوهش با استفاده از استراتژی مطالعه تطبیقی به بررسی الزامات راه اندازی آزمایشگاه های خط مشی در حل مسائل خطمشی پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به چهار بعد کارکنان، رهبری، شراکت ها و منابع و استراتژی در راه اندازی آزمایشگاه ها بایستی مورد توجه قرار گیرد.
فاطمه رستمی؛ حیدر نجفی رستاقی؛ عطیه درویشوند
چکیده
مروزه مفهوم «نوآوری باز» بهعنوان یکی از موضوعات نوین در حوزه اداره امور عمومی، موردتوجه حکمرانان قرارگرفته است که به رویکردی نوین در اشتراکگذاری ایدهها و دادهها میان نهادهای مختلف حاکمیتی، دولتی، بخش خصوصی و گروههای اجتماعی در راستای بهبود فرایندهای اداری و ارتقای سطح خدمات عمومی اشاره دارد. این مفهوم بر پایه مشارکت، ...
بیشتر
مروزه مفهوم «نوآوری باز» بهعنوان یکی از موضوعات نوین در حوزه اداره امور عمومی، موردتوجه حکمرانان قرارگرفته است که به رویکردی نوین در اشتراکگذاری ایدهها و دادهها میان نهادهای مختلف حاکمیتی، دولتی، بخش خصوصی و گروههای اجتماعی در راستای بهبود فرایندهای اداری و ارتقای سطح خدمات عمومی اشاره دارد. این مفهوم بر پایه مشارکت، شفافیت و همکاری به ایجاد فرصتهای بیشتری برای نوآوری و بهبود فرایندها در اداره امور عمومی و حکمرانی تأکید دارد. بر همین اساس در این مطالعه با استفاده از استراتژی مطالعه تطبیقی، تجربیات جهانی موفق در حوزه نوآوری باز در 14 کشور موردبررسی قرارگرفته و این تجارب در محورهای «ایده کلی و درس آموختهها»، «کارکرد اصلی»، «ابزارها»، «وابستگی نهادی» و «مزیت نوآورانه» احصا و صورتبندی گردیده است. در بخش یافتهها، ازجمله مهمترین مزایای نوآوری باز در این تجربیات میتوان به «تنوع ذینفعان»، «آیندهنگاری مشارکتی»، «درگیر سازی شهروندان»، «تحقق هوش جمعی»، «نظارت مدنی چند ذینفعی»، «شواهدمحور بودن» و «خط مشی گذاری مشارکتی» در حکمرانی اشاره کرد.